اومد که فریاد بزنه
اما دیگه نایی نداشت
خواس بمونه پیشش ولی تو قلب اون جایی نداشت
آل دختر آی بی وفا آی تو که تنهام میزاری
تو قاب عکست جای من عکس کیو می خوای بذاری
برو برو که مثل تو زیاد تو دنیا واسم
برو برو ولی بدون که تا ابد جایی نداری تو دلم
می خوام بدونی دوستت نداشتم و فقط بهت عادت کرده بودم
تو این روز که کسی عشقی نداره
من همون یه زره رو با تو قسمت کرده بودم
من فقط یه زره به تو عادت کرده بودم
S.A.H
تک و تنها، به خدا می شکنم
من اگر اشک به دادم نرسد می شکنم
؛ اگر از یاد تو یادی نکنم می شکنم؛
بر لب کلبه ی محصور وجود
من اگر در این خلوت خاموش سکوت
اگر از یاد تو یادی نکنم، می شکنم
اگر از هجر تو آهی نکشم
تک و تنها، به خدا می شکنم، می شکنم
چرا باغچه کوچک ما سیب نداشت
تو به من خندیدی ونمی دانستی
من به چه دلهره از باغچه ی همسایه
سیب را دزدیدم
باغبان ازپی من تند دوید
سیب را دست تو دید
سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک
وتو رفتی و هنوز سالهاست خش خش گام تو
تکرار کنان می دهد آزارم
و من اندیشه کنان غرق این پندارم
که چرا باغچه کوچک ما سیب نداشت