درد انزال

درد هایم رو به کاهش است

درد این افکار 

حتی درد این انزال های دیر رس


دلتنگی

آه.....

دلتنگ فردای بی تکلیف مدرسه دیروز ام

نه امروز بی تکلیفی فردا را 

دلتنگ عاشق شدن بالبخند آن دختر بچه 

نه این عاشق نماهای هوس باز

دلتنگ سکه . تلفن زرد و شاید که باشد

نه این همراه های بیهود و پیغام Call waiting را

دلتنگ آن کوچه . درآن شب آن بوسه

نه این شب آغوش صدغریبه به اصطلاح آشنا

دلتنگ خویش خویشتنم

دو باره دلتنگ اینجا شدم دلتنگ........



()

برداشتها و نظرات رو ی در توالتهای عمومی   

آرزوها پشت بار بند کامیونها  

حقیقت در زیر خاک   

پوچی اینجاست

!@#$ WTF

آین اواخر 

 به آن راحتی که می اندیشم 

نمی نگارم 

آدم هم نمی شوم  

از آن خوبها ی سابق

فقط پشت شان به ما 

ما هم دل خوش با پشت شان 

این کار و آن کار  

مار از خود و  

این جا و آن جا دور کرد  

دیگر آنجا را نمی خواهم  

اینجا را نمی دانم 

WTF

محاکمه خویش

تصمیم به رفتن ندارم  

تا ثابت کنم

تمام دقایق را بیهوده مانده ام 

برای اثبات  

ثانیه ها را نیز 

 به پای میز محاکمه خویش  

خواهم کشاند  

تا دیگر راهی برای تبرئه ام باقی نماند